ارزیابی موفقیت پیوند اعضا
- خانه
- /
- ارزیابی موفقیت پیوند اعضا
پیوند اعضا در دو دهه اخیر با پیشرفت های خوبی همراه بوده است و معمولاً نتایج عالی را در کودکان و بزرگسالان جوان دریافت کننده عضو پیوندی را ارائه می دهد. پیوند اعضا به طور فزاینده ای با توجه به نسبت رو به رشد بیماران پیوندی مسن دارای بیماری های زمینه ای با چالش مواجه می شود.
پیوند اعضای جامد جان بیماران مبتلا به نارسایی عضو را نجات می دهد و کیفیت زندگی را بهبود می بخشد. پیوند کلیه بقای بیمار را نسبت به دیالیز افزایش می دهد و پیوندهای نجات دهنده برای درمان بیماران مبتلا به بیماری های غیرقابل برگشت کبد، قلب یا ریه ضروری است.
سرکوب سیستم ایمنی در فرد دریافت کننده عضو پیوندی، برای کاهش از دست دادن زودرس پیوند ضروری است. بنابراین، نشانگرهای زیستی کارآمدتری مورد نیاز است که اطلاعات عملی در مورد تشخیص زودهنگام حذف یا رد عضو پیوندی، آسیب بدون علامت پیوند و سرکوب کم ایمنی ارائه دهند.
رویکردهای فعلی مورد استفاده برای نظارت بر گیرنده عضو، از جمله بررسی فاکتور های بیوشیمیای در خون، سطوح داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی، آنتی بادی های اختصاصی دهنده (DSA) و سونوگرافی دوبلکس، دارای محدودیت های تشخیصی هستند. یکی از معایب بررسی فاکتور های بیوشیمیایی این است که تا زمانی که افزایش سطح این فاکتور ها خون یا پلاسما مشهود باشد، میزان قابل توجهی از آسیب پیوند ممکن است رخ داده باشد. بنابراین، مداخلات مبتنی بر این فاکتور ها ممکن است خیلی دیر باشد.
به طور کلی برای کاهش از دست دادن زودرس عضو پیوندی، نیاز به بهبود سرکوب سیستم ایمنی شخصی در پیوند اعضا وجود دارد. بنابراین نیاز به شناسایی و استفاده از نشانگرهای زیستی دقیق تری برای تشخیص بهتر رد پیوند، آسیب بدون علامت پیوند و سرکوب کم ایمنی مورد نیاز است.
روش های ژنتیکی برای بررسی موفقیت پیوند عضو
- بررسی میزان DNA بدون سلول مشتق از اهداکننده (dd-cfDNA) در گردش خون دریافت کننده عضو پیوندی
- بررسی موفقیت پیوند مغز استخوان در افرادی که از جنس مخالف، مغز استخوان دریافت کرده است
بررسی میزان DNA بدون سلول مشتق از اهداکننده (dd-cfDNA)
یکی از کارآمد ترین فاکتور های بررسی موفقیت پیوند عضو، بررسی سطح DNA آزاد مشتق شده از سلول های عضو دریافتی در گردش خون فرد گیرنده عضو پیوندی است. تعیین سطح DNA بدون سلول مشتق از اهداکننده (dd-cfDNA) پتانسیل زیادی برای تشخیص زودهنگام آسیب و یا رد پیوند دارد. از علل آسیب پیوند می توان به رد پیوند، نکروز حاد توبولار، ایسکمی، تروما و عفونت اشاره کرد.
شواهد بالینی قوی از تعداد زیادی از مطالعات منتشر شده وجود دارد که از نقش dd-cfDNA برای نظارت بر یکپارچگی پیوند و تشخیص یا حذف رد پیوند حمایت می کند. با بررسی سطح dd-cfDNA در پلاسما خون فرد دریافت کننده عضو پیوندی به طور کارآمدی می توان مرگ سلولی بدون علامت عضو پیوندی، ارزیابی میزان موفقیت پیوند را بررسی کرد.
ارزش بررسی سطح dd-cfDNA برای بیمار شامل موارد زیر است:
- بهبود تفسیر بیوپسی
- نظارت مقرون به صرفه
- خطر کمتر رد کامل پیوند
- جایگزینی مناسب برای بیوپسی تهاجمی
- تشخیص زودهنگام آسیب عضو پیوندی و مداخله
- سرکوب سیستم ایمنی متناسب، برای بهبود نتیجه طولانی مدت
- کاهش آزمون و خطا برای سرکوب سیستم ایمنی و زمان کمتر برای مقابله با عوارض
- نارسایی کمتر اندام با تشخیص زود هنگاه آسیب اندام پیوندی
- صرفه جویی در هزینه بالقوه ناشی از کاهش انجام بیوپسی
- کاهش احتمال نیاز به پیوند مجدد
به طور کلی، شواهد مربوط به اعتبار بالینی نشان می دهد که نظارت dd-cfDNA می تواند سرکوب سیستم ایمنی شخصی را تسهیل کند و در نتیجه به طور بالقوه از دست دادن زودرس پیوند و هزینه های مراقبت های بهداشتی را کاهش دهد. ممکن است تشخیص ضعف سیستم ایمنی را تسهیل کند و در به حداقل رساندن سرکوب سیستم ایمنی کمک کند.
بررسی موفقیت پیوند مغز استخوان در افرادی که از جنس مخالف، مغز استخوان دریافت کرده است
پیوند سلول های بنیادی آلوژنیک (alloSCT) یک روش درمانی گسترده برای بیماری های بدخیم و خوش خیم است. هدف از پیوند، جایگزینی سلول های خون سازی اتولوگ با سلول های بنیادی برداشت شده از فرد اهداکننده است. با این حال، در نسبتی از بیماران پس از alloSCT، سلولهای اتولوگ (مربوط به خود بیمار) هنوز میتوانند در خون محیطی (PB) یا مغز استخوان (BM) شناسایی شوند. اهمیت بالینی این پدیده بحث برانگیز است. افزایش کایمریسم (وجود سلولهای فرد گیرنده و دهنده به طور همزمان) ممکن است با خطر بالای عود یا رد سلول های پیوند داده شده، همراه باشد. کاهش تعداد سلول های میزبان (فرد دریافت کننده) ممکن است نشان دهنده خطر کم عود باشد. عموماً پذیرفته شده است که نظارت بر کایمریسم سلول های خونساز ممکن است به تجویز اولیه ایمونوتراپی با هدف جلوگیری از شکست قریب الوقوع درمان اجازه دهد.
سلول های اتولوگ ممکن است در یک میزبان با سنجش های مختلف شناسایی شوند. مهمترین ویژگی یک تکنیک قابل اعتماد، کمی بودن نتایج و حساسیت بالا است. در مورد عدم تطابق جنسی بین دهنده و گیرنده، می توان از تجزیه و تحلیل کروموزوم های X و Y برای نظارت بر کایمریسم استفاده کرد. نتایج سیتوژنتیک کلاسیک (کاریوتایپ) کمی هستند و تفسیر آنها آسان است. با این حال، حساسیت کم ارزش بالینی سنجش را محدود می کند. FISH رویکرد امیدوارکننده تری را ارائه می دهد و با استفاده از پروب های با رنگ متفاوت، امکان تشخیص همزمان هر دو کروموزوم جنسی را فراهم می کند. آنها را می توان به راحتی در هسته های اینترفازی سلول ها تشخیص داد. نیازی به کشت نیست و نتایج ماهیت کمی دارند. بارزترین اشکال این روش محدودیت آن در پیوندهایی است که فرد دهنده و گیرنده از نظر جنسیتی مشابه هستند.
در مرکز ژنتیک پزشکی شکیبا با استفاده از به تکنیک های کاریوتایپ مغز استخوان، FISH و تعیین توالی به ارزیابی موفقیت پیوند اعضاء پرداخته می شود.